یک حس عجیبی در مورد این کلیپ وجود دارد، کمی قدیمی است یا چیزی شبیه به این. هر دوی آنها پیشانی پر مو دارند که این روزها عجیب و غریب است. همه ی ما به همه خانم هایی با نازک صاف عادت کرده ایم و همه چیز به خوبی نمایان است. و خطوط راه راه در سراسر صفحه - مثل آسیب دیدن فیلم یک فیلم بسیار قدیمی.
به طور کامل متوجه نشدم که نامادری در ابتدا با او چه صحبتی می کند، اما با قضاوت بر اساس پیشرفت بیشتر وقایع، بدیهی است که از وضعیت سخت زنانه او شکایت می کند - سینه های بزرگ، در مورد او، که پوشیدن آنها بدون ماساژ مداوم دشوار است. و ماساژ سینه هاش و همچنین کل بدنش. و این چیزی بود که دوست دختر تیره پوستش در موردش صحبت می کرد ، قبل از اینکه با آنها به رختخواب برود ، بلافاصله فهمیدم - او با نامادری خود همدردی کرد و به او کمک کرد! همینطور بود، نه؟